کد مطلب:259369 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:254

یک راز بزرگ
از همین دیدگاه است كه حضرت امام حسن عسكری علیه السلام پس از ولادت فرزند گرانمایه اش مهدی علیه السلام سیصد گوسفند به عقیقه و به منظور سلامت و طراوت و امنیت كودك، در راه خدا می دهد و این كودك در این مورد از همه ی گذشتگان و آیندگان ممتاز می گردد؛ چرا كه تاریخ، جز آن گرامی، هیچ كودكی را نشان نمی دهد كه پس از ولادتش سیصد مورد، عقیقه داده شده باشد.

در اینجا به راز بزرگی می رسیم و آن این كه، هنگامی كه طبق روایات یك عقیقه و قربانی خالصانه و سپاسگزارانه، این گونه در تأمین حیات كودك و عمر طبیعی



[ صفحه 170]



شصت یا هفتاد ساله ی او، مؤثر و دارای نقش است؛ پس كودكی كه خدا مقرر فرموده است كه صدها یا هزارها سال با وجود دشمنان بداندیشی زندگی كند و سرانجام به دست توانای او هدف های بلند پیامبران تحقق یابد، چنین وجود گرانمایه و زندگی پر مخاطره و عمر طولانی، صدها عقیقه و قربانی می طلبد.

روشن است كه این عمل به دستور پیامبر صلی الله علیه و اله و اطعام و انفاق در راه خدا، هیچ گونه ناسازگاری با این واقعیت عقیدتی و حیاتی ندارد كه حافظ و نگاهدارنده و پشتیبان امام مهدی علیه السلام آفریدگار توانای هستی است و در همان حال برای سلامت آن گرامی بدین شمار گسترده عقیقه و قربانی نیز داده می شود چرا كه این كار، آثار وضعی خود را دارد و این را نیز آفریدگار هستی مقرر فرموده است. البته این بحث، نیاز به تأمل و توضیح بیشتری دارد....

به هر حال، حضرت امام حسن عسكری علیه السلام این كار پسندیده را در راستای تقرب به خدا، هم به منظور تضمین و تأمین طول عمر و زندگی پر مخاطره ی حضرت مهدی علیه السلام انجام داد و هم به منظور آگاه ساختن دوستداران و شیفتگان اهل بیت علیهم السلام به ولادت آخرین امام نور و آخرین حجت خدا.

او تنها به این شمار گسترده از عقیقه و قربانی بسنده نكرد، بلكه به عثمان بن سعید كه از یاران خاصش بود، دستور داد كه ده هزار رطل نان و همین مقدار گوشت تهیه كند و آنها را میان بنی هاشم برای سلامتی آن كودك پرشكوه و اعلان ولادت او توزیع نماید. [1] .

و نیز گوسفندانی به دستور آن حضرت ذبح شد و به برخی از یاران خاص ارسال گردید و از جانب آن گرامی تصریح شد كه: «این عقیقه ی فرزند گرانمایه ام مهدی است.» [2] .

برای نمونه: برای ابراهیم كه یكی از یارانش بود، چهار قوچ فرستاد و همراه آن ها نامه ای مرقوم داشت كه:... اینها عقیقه ی فرزند گرانمایه ام «محمد مهدی» است. بخور كه گوارایت باد! و به هر كس از شیعیان ما توانستی از اینها بخوران و اطعام نما!



[ صفحه 171]



و نیز ولادت حضرت مهدی علیه السلام را به برخی از شیعیان مورد اعتماد به صراحت اعلان فرمود یا به وسیله ی نامه و سند به آنان مژده داد و آنها را به رازداری امر كرد.

برای نمونه به احمد بن اسحاق قمی كه از بزرگ ترین یاران و دوستداران خاندان وحی و رسالت بود مرقوم داشت و او را به ولادت حضرت مهدی علیه السلام بشارت و مژده داد.

فراتر از دیدگاه، فرزند گرانمایه اش را به برخی از یاران مورد اعتماد نشان می داد تا این واقعیت عقیدتی و دین روشن گردد و بدانند كه دوازدهمین امام راستین، ولادت یافته است.

این روایات نكته ی مورد نظر را به خوبی روشن می سازد:

1 - یكی از یاران حضرت امام حسن عسكری علیه السلام حسن بن منذر است او می گوید: روزی حمزة بن فتح نزد من آمد و گفت:

«البشارة! ولد - البارحة - فی الدار مولود لأبی محمد علیه السلام أمر بكتمانه.»

قلت: «و ما أسمه؟»

قال: «سمی بمحمد و كنی بجعفر». [3] .

مژده! مژده! كه شب گذشته در خانه حضرت امام حسن عسكری علیه السلام كودكی دیده به جهان گشود و آن حضرت دستور داد كه این موضوع به سان رازی مهم سربسته و مخفی بماند.

پرسیدم: نام او چیست؟

پاسخ داد: محمد...

2 - و نیز یكی از نوادگان احمد بن اسحاق قمی كه از برجستگان و شایستگان شیعه است، آورده است كه:

نامه ای از سالارمان حضرت امام حسن عسكری علیه السلام به نیای گرانقدرم احمد بن



[ صفحه 172]



اسحاق كه نماینده ی آن حضرت بود رسید كه به خط مبارك خود در نامه ی خاصی كه از آنها به «توقیعات» [4] تعبیر می گردد چنین مرقوم داشته بود:

«ولد لنا مولود، فلیكن عندك مستورا و عن جمیع الناس مكتوما، فإنا لم نظهر علیه الا الأقرب لقرابته و الولی لولایته. أحببنا إعلامك لیسرك الله به مثل ما سرنا به، و السلام». [5] .

احمد! خدا به ما پسری عنایت فرموده است، این رازی است كه باید نزد تو بماند و از بیدادگران پوشیده داشته شود. ما این راز بزرگ و شادی آفرین را، جز به نزدیك ترین بستگان و شایسته ترین دوستان آشكار نكردیم، دوست داشتیم آن را به شما اعلان كنیم تا در شادی و شادمانی ما تو نیز به خواست خدا شریك باشی.

3 - و نیز از یك هیئت چهل نفری از دوستداران خاندان وحی و رسالت آورده اند كه: ما برای دیدار حضرت امام حسن عسكری علیه السلام به بیت رفیع امامت شتافتیم. پس از ورود و تبادل سخنان عادی، حضرت امام حسن عسكری علیه السلام فرزند گرانمایه اش حضرت مهدی علیه السلام را در خانه خویش، به ما نشان داد و فرمود:

«هذا امامكم من بعدی و خلیفتی علیكم، أطیعوه و لا تتفرقوا من بعدی فی أدیانكم فتهلكوا، أما انكم لا ترونه بعد یومكم هذا».

این پیشوای راستین شما پس از من و جانشین من در میان شما است، از او فرمانبرداری كنید و پس از من در دین پراكنده مشوید كه نابود خواهید شد و آگاه باشید كه شما پس از این او را به طور



[ صفحه 173]



آشكار در جامعه خود نمی بینید. (و بدین صورت به غیبت طولانی و غمبار آن گرامی نیز اشاره كرد.)

گروه چهل نفر می گویند: ما از محضر حضرت عسكری علیه السلام خارج شدیم و پس از چند روز خبر شهادت یازدهمین امام نور، دل ها را داغدار ساخت». [6] .


[1] اكمال الدين: ج 2، ص 431.

[2] اكمال الدين: ج 2، ص 432.

[3] اكمال الدين: ج 2، ص 432.

[4] «توقيع»: نامه اي بود كه دوستداران، سؤال هاي خويش را بر آن مي نوشتند و براي هر سؤالي، سطرهايي را خالي مي نهادند تا امام، جواب هر سؤال را آنجا مرقوم دارد. بنابراين، واژه ي توقيع، در اصطلاح به اين گونه نامه ها كه سؤال را شيعيان و جواب را امام عليه السلام مرقوم داشته بود مي گفتند. و در لغت نيز به معناي افزودن چيزي به نامه پس از پايان آن است و چون در اين گونه نامه ها سؤال را يك نفر نوشته بود و جواب در سطرهايي بر آن نگاشته مي شد، «توقيع» گفته شده است.

[5] اكمال الدين: ج 2، ص 434.

[6] اكمال الدين: ج 2، ص 435، برگرفته از كتاب امام مهدي عليه السلام از ولادت تا ظهور: ص 203 - 172 نوشته ي آيت الله فقيد سيد محمد كاظم قزويني رحمه الله.